از جمله سئوالات مهمی که میرحسین موسوی برای ورود به عرصه انتخابات ریاست جمهوری باید پاسخ میداد ، چرایی ورود در این برهه از زمان به متن رقابتهای انتخاباتی ، بعد از دو دهه کناره گیری و سکوت در مقابل تحولات سیاسی است.
علیرغم اینکه مهندس موسوی پاسخ نسبتاً شفافی به این پرسش داده است اما برای شناخت دیدگاههای اساسی نخست وزیر دوران دفاع مقدس رمزگشایی از این پاسخ لازم به نظر میرسد.
موسوی در چند مرحله پاسخهایی داده است که هر چند در بیان متفاوت هستند اما در مفهوم مشترک و یکسان به نظر میرسند. وی در جایی گفته است ، برای نظام احساس خطر کردم و در جایی دیگر تاکید نموده قانون شکنی دولت نهم مرا برای ورود به عرصه مجاب کرده است.
اما به زعم من مهمترین اشاره میرحسین موسوی برای حضور در صحنه انتخابات آنجاست که گفته بعد از امام من نگرانی نداشتم و از چپ و راست هر کس که قدرت را به دست میگرفت من خیالم راحت بود اما با روی کار آمدن دولت نهم "قواعد بازی" رعایت نشد و لذا من احساس خطر کردم و وارد عرصه شدم!
به خوبی میتوان استنباط کرد که احساس خطرها و نگرانیهای آقای موسوی در نهایت معطوف به همین "قواعد بازی" است کما اینکه به نظر میرسد دغدغه "قانون شکنی" را هم باید در همین فضا فهم نمود؛ چرا که "قانون" در بیان عده ای از سیاستمداران همان "قواعد بازی" است.
احتمالاً این "قواعد بازی" بیش از آنکه یک ترکیب ادبی باشد یک عبارت استاندارد شده با بار معنایی مشخص برای یک گفتمان خاص است که باید منتظر ماند تا گوینده در ادامه رقابتها آنرا توضیح بیشتری بدهد ، اما به راستی این "قواعد بازی" چیست که احمدی نژاد و دولت نهم آنرا بهم زده اند و قرار است مهندس موسوی برای احیاء و پاسداشت آن سکوت 20 ساله را بشکند و به میدان بیاید؟
این کدام قواعدی است که همواره در دولتهای پس از امام (ره) رعایت میشده وموجبات آسودگی خیال جناب میر حسین را فراهم میکرده است و تنها دولت محمود احمدی نژاد است که از آن قواعد اساسی عدول کرده و نگرانی مشار الیه را برانگیخته است.
تا آنجا که به طرفداران محمود احمدی نژاد و والبته همه مردم ایران مربوط میشود ، فریاد نهفته در پشت آرای میلیونی مردم در انتخابات نهم ریاست جمهوری دقیقاً بر سر همین "قواعد بازی" بود.
"قواعد بازی" احتمالاً همان قوانین نانوشته ای است که مشخص میکند هر گروه سیاسی و هر شخصیت اجتماعی چقدر"کوپن" برای اظهار وجود داشته باشد. این "قواعد بازی" احتمالاً ترجمه ای است از "بازی بزرگان" که در آن پدر خوانده ها و باندهای مخوف مافیایی در تقابل و البته تعامل با یکدیگر حدود منافع ملی! را تعریف و برای احقاق آن تلاش میکنند.
شاید منظور آقای مهندس میر حسین موسوی این است که در شرایط رعایت "قواعد بازی" هر کس از هر جناحی بر سر کار باید موظف است نظرات و ملاحظات شبکه های بهم پیوسته قدرت و ثروت را محترم شمرده و غنائم را به شکل عادلانه! میان ایشان تقسیم کند.
صورت دیگر "قواعد بازی" به تعامل با دنیا اشاره دارد. بدون شک "قواعد بازی" در نظام ظالمانه بین الملل را ما ننوشته ایم و خروجی این بازی قطعاً به نفع نظام انقلابی ما نخواهد بود. هنر بزرگ امام راحل (ره) ما این بود که خارج از این قواعد استکباری با دنیا گفتگو کرد و سلطه گران را به چالش کشید.
افتخار همه ما به دولت نهم که در کلام رهبری معظم انقلاب (1) نیز متبلور است از آنجاست که این دولت حاضر نشد در چارچوب قواعد ظالمانه تن به ذلت ملت ایران بدهد و همین به هم زدن "قواعد بازی" بین المللی ، بازیگران حرفه ای و سابقه دار سیاست جهانی را آنچنان گیج و سردرگم کرده است که هم نوا با مهندس موسوی به هجمه علیه دولت نهم در خصوص عدم رعایت "قواعد بازی" مشغولند.
1- بیانات رهبری در دیدار هیئت دولت 2/6/87